Just Cause 4
این نسخه شباهت بسیار زیادی به قسمت های پیشین خود دارد. مثل همیشه می توان با استفاده از سلاح مخصوص شخصیت اصلی بازی یعنی ریکو رودریگز، زمین و زمان را بهم وصل کرده و منتظر منفجر شدن آنها بود. از سمت دیگر مانند سه قسمت قبلی، نقشه بزرگ این بازی پر است از ساختمان ها و وسایلی که می توان آن ها را نابود کرد و سلاحهای متنوعی که نمونه آن ها حتی در فیلم های علمی و تخیلی نیز پیدا نمی شود.
در Just Cause 4 ریکو پس از مبارزاتی که با گروه بلک هند در نسخه های پیشین داشته، این بار راهش به شهر سولیس رسیده که به نوعی پایگاه اصلی گروه بلک هند بهشمار میرود و البته مدتی است که از شرایط آب و هوایی غیرعادی و عجیبی رنج می برد. داستان هرگز جزو نقاط قوت سری جاست کاز نبوده و تقریبا در همه نسخه هایش، به تقابل دو جناح خیر و شر خلاصه شده.Just Cause 4 هم از این قاعده مستثنی نیست و در نقش ریکو، با گروهی از مردم سولیس آشنا می شویم که قصد ایستادگی در برابر گروه بلک هند و بازپس گرفتن شهر از آن ها را دارند. بازی در همان دقایق اولیه شخصیتهای مثبت و منفی اش را خیلی سریع معرفی میکند و در ادامه هم البته خیلی تلاشی برای شخصیت پردازی بیشتر و بهتر این کاراکتر ها ندارد و در نتیجه با اشخاصی در بازی رو به رو هستیم که به شدت تک بعدی و یک لایه هستند و همین هم باعث می شود تا دنبال کردن سرنوشت آن ها، کمک کردن یا حتی از بین بردن شان جذابیت چندانی نداشته باشد.
با وجود همه ضعف های داستانی، Just Cause 4 در زمینه های دیگر حرف های بیش تری برای گفتن دارد. روند بازی از این قرار است که شما در ابتدا کنترل بخش های کمی از نقشه را برعهده دارید و سایر بخش ها در اختیار گروه بلک هند هستند. با شرکت در ماموریت های مختلف یا صرفا تخریب مواضع این گروه، نیروهایی به شما تعلق میگیرند که از طریق آن ها میتوانید در نقشه بازی پیشروی و مناطق جدید را تصرف کنید. البته برای تصرف مناطق گاهی لازم است یک سری ماموریت را انجام دهید و سپس نیرو هایتان را به منطقه اعزام کنید یا گاهی هم برعکس برای اینکه بتوانید به یکی از ماموریتهای داستانی و اصلی بازی دسترسی داشته باشید، باید اول منطقهای خاص را از آن خود کنید.
در سمت مقابل ماموریت های اصلی، ماموریتهای فرعی بازی قرار میگیرند؛ ماموریت هایی که خودشان به چند دسته تقسیم میشوند و برخی جذاب و برخی ناامیدکننده هستند. با این حال در بین ماموریتهای فرعی بازی هم نمونههای جذابی میتوان پیدا کرد به عنوان در گروهی از مراحل فرعی، باید در مقبرههای موجود در منطقه سولیس بگردید که این کار حتی گاهی ریکو را در برابر پازلهای اکثرا فیزیکی هم قرار میدهد و در کل تنوع خوبی در میان تمام مراحل بزن بکش و شلوغ بازی است.
عاملی وجود دارد که بهعنوان نقطه قوت اصلی Just Cause 4 باعث میشود تا با وجود همه مشکلات، بتوان این بازی را تجربه کرد و از آن مهمتر تا لحظه آخر از تجربه کردنش لذت برد. این مورد هم چیزی نیست جز آزادیعملی که سازندگان به بازیکنان دادهاند تا در دنیای بزرگ سولیس هرج و مرج بهراه بیندازد و صحنههای اکشنی خلق کند که دست کمی از فیلمهای هالیوودی و گاهی حتی از حیث اغراقآمیز بودن از فیلمهای بالیوودی کم ندارند و خب دیدن چنین صحنههای و از آن مهمتر قدرت خلق آنها در یک بازی ویدیویی واقعا لذتبخش و دوستداشتنی است. ریکو رودریگز مثل نسخه قبلی، سه دوست همیشگی در قالب قلاب، چتر نجات و وینگ سوت دارد که تجهیزات اصلی لازم در جهت ایجاد آشوب در دنیای بازی هستند.
یکی دیگر از ویژگیهای خیلی خوب Just Cause 4، طراحی فوق العاده دنیای بازی است. درست است که سولیس در این نسخه شباهت زیادی به دنیای نسخه قبلی بازی دارد، اما هنوز هم بی نهایت زیبا و چشم نواز است. کافی است فقط یک بار بر فراز آسمان سولیس پرواز کنید تا ببینید که آوالانچ تا چه حد توانسته گرافیک هنری بی نظیری خلق کند. محیطهای دوردست واقعا زیبا هستند و گاهی این حس را به شما میدهند که در حال تماشای تصاویر واقعی گرفته شده از جزایر مدیترانه ای هستید. البته دنیای Just Cause 4 جدا از محیط های سرسبز، مناطق کوهستانی پوشیده از برف یا محیط هایی بیایان مانند هم دارد و با گشت و گزار بیش تر در نقشه آن، محیط های متنوعی را مشاهده خواهید کرد که انصافا همگی از حیث منظره کلی شدیدا زیبا و چشمنواز هستند. دنیای بازی همچنین وسعت خوبی هم دارد و گاهی طی کردن آن حتی با جتهای سریع هم زمان نسبتا زیادی را صرف می کند اما خب در برابر این وسعت بزرگ، جزییات غیر منتظره چندانی را در محیطهای بازی شاهد نیستیم و تیم سازنده صرفا یک جهان بزرگ و از نظر بصری چشمنواز برای بازی طراحی کرده است که جزییاتی مثل گونههای جانوری آن هم تاثیری در بازی نمیگذارند.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.